جدول جو
جدول جو

معنی دول کرو - جستجوی لغت در جدول جو

دول کرو
(دُ کِ رُ)
دهی است از دهستان گاورود بخش حومه شهرستان سنندج. واقع در 42هزارگزی جنوب سنندج با 110 تن سکنه. آب آن از چشمه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دل کور
تصویر دل کور
کودن، بی ذوق، تیره دل
فرهنگ فارسی عمید
(کِ رَ)
یعنی دول ’دلو’ بگیرش، به معنی برخیز و بگیر و آن بازیی است که اطفال کنند بدین نحو که جمعی حلقه زنند و بر سر پانشینند آن نشستن را چنگه پا گویندبه معنی نشستن بر سر انگشتان چه چنگ به معنی انگشتان است بعد از آن یکی ترخان شود و به دور یاران نشسته دویدن آغاز کند و دیگری از عقب او دود که او را بگیرد اگر او را گرفت و او دوره را تمام نکرد و به کسی هم نگفت دول کرش یعنی برخیز و بگیر، بر او سوار شود یک تا سه مرتبه دور حلقه گردد و اگر آنکه می رود می گریزد دید که عرصه بر او تنگ می شود بر پشت یکی از یاران دست زند و بگوید دول کرش یعنی برخیز و بگیر، او برخیزد و به تعاقب آنکه تعاقب کننده بود دود و آن اولی به جای او نشیند و همچنین... (لغت محلّی شوشتر)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
کوردل. سیاه دل. مقابل روشن دل. (آنندراج) :
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
بشرطآنکه ننمائی به کج طبعان دل کورش.
حافظ.
، بی ذوق. کودن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
آنچه که پشت و روی آن از جهت طرح و رنگ اختلاف داشته باشد (مانند پارچه)، کسی که قولش خلاف عملش باشد منافق، گل رعنا (زیرا که یک روی آن سرخ است و روی دیگر زرد)
فرهنگ لغت هوشیار
رودخانه ای در شهرستان لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی
وسیله ای نازک از چوب برای حمل بار با پشت
فرهنگ گویش مازندرانی